چهل حدیث از حضرت امام زمان (عج)
40 حدیث از امام زمان (عج)
إنَّهُ لَیْسَ بَیْنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ بَیْنَ اَحَد قَرابَهٌ، وَ
مَنْ انْکَرَنی فَلَیْسَ مِنّی، وَ سَبیلُهُ سَبیلُ ابْنِ نُوح / بین
خداوند و هیچ یک از بندگانش، خویشاوندی وجود ندارد - و برای هرکس به اندازه
اعمال و نیّات او پاداش داده می شود - هرکس مرا انکار نماید از (شیعیان و
دوستان) ما نیست و سرنوشت او همچون فرزند حضرت نوح (علیه السلام) خواهد
بود.
1- قال الإمام المهدی، صاحب العصر و الزّمان (علیه السلام و عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) : . . .
الَّذی یَجِبُ عَلَیْکُمْ وَ لَکُمْ انْ تَقُولُوا: إنّا قُدْوَهٌ وَ
ائِمَّهٌ وَ خُلَفاءُ اللهِ فی ارْضِهِ، وَ اُمَناوُهُ عَلی خَلْقِهِ، وَ
حُجَجُهُ فی بِلادِهِ، نَعْرِفُ الْحَلالَ وَ الْحَرامَ، وَ نَعْرِفُ
تَاْویلَ الْکِتابِ وَ فَصْلَ الْخِطابِ.([1])
امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) فرمود: بر شما واجب است و به سود
شما خواهد بود که معتقد باشید بر این که ما اهل بیت رسالت، محور و اساس
امور، پیشوایان هدایت و خلیفه خداوند متعال در زمین هستیم.
همچنین ما امین خداوند بر بندگانش و حجّت او در جامعه می باشیم، حلال و
حرام را می شناسیم، تاویل و تفسیر آیات قرآن را عارف و آشنا هستیم.
2- قالَ (علیه السلام) : انَا خاتَمُ الاْوْصِیاءِ، بی یَدْفَعُ الْبَلاءُ عَنْ اهْلی وَ شیعَتی.([2])
فرمود: من آخرین وصیّ پیغمبر خدا هستم به وسیله من بلاها و فتنه ها از آشنایان و شیعیانم دفع و برطرف خواهد شد.
3- قالَ (علیه السلام) : امَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَهُ فَارْجِعُوا فیها
إلی رُواهِ حَدیثِنا (احادیثِنا)، فَإنَّهُمْ حُجَّتی عَلَیْکُمْ وَ انَا
حُجَّهُ اللهِ عَلَیْکُمْ.([3])
فرمود: جهت حلّ مشکلات در حوادث - امور سیاسی، عبادی، اقتصادی، نظامی،
فرهنگی، اجتماعی و... - به راویان حدیث و فقهاء مراجعه کنید که آن ها در
زمان غیبت خلیفه و حجّت من بر شما هستند و من حجّت خداوند بر آن ها می
باشم.
4- قالَ (علیه السلام) : الحَقُّ مَعَنا، فَلَنْ یُوحِشَنا مَنْ
قَعَدَعَنّا، وَ نَحْنُ صَنائِعُ رَبِّنا، وَ الْخَلْقُ بَعْدُ
صَنائِعِنا.([4])
فرمود: حقانیّت و واقعیّت با ما اهل بیت رسول الله صلّی الله علیه وآله
وسلّم می باشد و کناره گیری عدّه ای، از ما هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد،
چرا که ما دست پروره های نیکوی پروردگار می باشیم; و دیگر مخلوقین خداوند،
دست پرورده های ما خواهند بود.
5- قالَ (علیه السلام) : إنَّ الْجَنَّهَ لا حَمْلَ فیها لِلنِّساءِ وَ لا
وِلادَهَ، فَإذَا اشْتَهی مُوْمِنٌ وَلَداً خَلَقَهُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ
بِغَیرِ حَمْل وَ لا وِلادَه عَلَی الصُّورَهِ الَّتی یُریدُ کَما خَلَقَ
آدَمَ (علیه السلام) عِبْرَهً.([5])
فرمود: همانا بهشت جایگاهی است که در آن آبستن شدن و زایمان برای زنان
نخواهد بود، پس هرگاه مومنی آرزوی فرزند نماید، خداوند متعال بدون جریان
حمل و زایمان، فرزند دلخواهش را به او می دهد همان طوری که حضرت آدم (علیه
السلام) را آفرید.
6- قالَ (علیه السلام) : لا یُنازِعُنا مَوْضِعَهُ إلاّ ظالِمٌ آثِمٌ، وَ لا یَدَّعیهِ إلاّ جاحِدٌ کافِرٌ.([6])
فرمود: کسی با ما، در رابطه با مقام ولایت و امامت مشاجره و منازعه نمی کند
مگر آن که ستمگر و معصیت کار باشد، همچنین کسی مدّعی ولایت و خلافت نمی
شود مگر کسی که منکر و کافر باشد.
7- قالَ (علیه السلام) : إنَّ الْحَقَّ مَعَنا وَ فینا، لا یَقُولُ ذلِکَ
سِوانا إلاّ کَذّابٌ مُفْتَر، وَ لا یَدَّعیهِ غَیْرُنا إلاّ ضالٌّ
غَویٌّ.([7])
فرمود: حقیقت - در همه موارد و امور - با ما و در بین ما اهل بیت عصمت و
طهارت خواهد بود و چنین سخنی را هر فردی غیر از ما بگوید دروغ گو و مفتری
می باشد; و کسی غیر از ما آن را ادّعا نمی کند مگر آن که گمراه باشد.
8- قالَ (علیه السلام) : ابَی اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِلْحَقِّ إلاّ إتْماماً وَ لِلْباطِلِ إلاّ زَهُوقاً.([8])
فرمود: همانا خداوند متعال، إباء و امتناع دارد نسبت به حقّ مگر آن که به إتمام و کمال برسد و باطل، نابود و مضمحل گردد.
9- قالَ (علیه السلام) : إنَّهُ لَمْ یَکُنْ لاِحَد مِنْ آبائی إلاّ وَ
قَدْ وَقَعَتْ فی عُنُقِه بَیْعَهٌ لِطاغُوتِ زَمانِهِ، و إنّی اخْرُجُ
حینَ اخْرُجُ وَ لا بَیْعَهَ لاِحَد مِنَ الطَّواغیتِ فی عُنُقی.([9])
فرمود: همانا پدران من (ائمّه و اوصیاء علیهم السّلام)، بیعت حاکم و طاغوت
زمانشان، بر ذمّه آن ها بود; ولی من در هنگامی ظهور و خروج نمایم که هیچ
طاغوتی بر من منّت و بیعتی نخواهد داشت.
10- قالَ (علیه السلام) : انَا الَّذی اخْرُجُ بِهذَا السَیْفِ
فَامْلاَالاَْرْضَ عَدْلا وَ قِسْطاً کَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ
جَوْراً.([10])
فرمود: من آن کسی هستم که در آخر زمان با این شمشیر - ذوالفقار - ظهور و
خروج می کنم و زمین را پر از عدل و داد می نمایم همان گونه که پر از ظلم و
جور شده است.
11- قالَ (علیه السلام) : اِتَّقُوا اللهُ وَ سَلِّمُوا لَنا، وَ رُدُّوا
الاْمْرَ إلَیْنا، فَعَلَیْنا الاْصْدارُ کَما کانَ مِنَّا الاْیراُ، وَ لا
تَحاوَلُوا کَشْفَ ما غُطِّیَ عَنْکُمْ.([11])
فرمود: از خدا بترسید و تسلیم ما باشید، و امور خود را به ما واگذار کنید،
چون وظیفه ما است که شما را بی نیاز و سیراب نمائیم همان طوری که ورود شما
بر چشمه معرفت به وسیله ما می باشد; و سعی نمائید به دنبال کشف آنچه از شما
پنهان شده است نباشید.
12- قالَ (علیه السلام) : امّا امْوالُکُمْ فَلا نَقْبَلُها إلاّ
لِتُطَهِّرُوا، فَمَنْ شاءَ فَلْیَصِلْ، وَ مَنْ شاءَ فَلْیَقْطَعْ.([12])
فرمود: اموال - خمس و زکوت - شما را جهت تطهیر و تزکیه زندگی و ثروتتان می
پذیریم، پس هر که مایل بود بپردازد، و هر که مایل نبود نپردازد.
13- قالَ (علیه السلام) : إنّا نُحیطُ عِلْماً بِانْبائِکُمْ، وَ لا یَعْزُبُ عَنّا شَیْیءٌ مِنْ اخْبارِکُمْ.([13])
فرمود: ما بر تمامی احوال و اخبار شما آگاه و آشنائیم و چیزی از شما نزد ما پنهان نیست.
14- قالَ (علیه السلام) : مَنْ کانَتْ لَهُ إلَی اللهِ حاجَهٌ
فَلْیَغْتَسِلْ لَیْلَهَ الْجُمُعَهِ بَعْدَ نِصْفِ اللَّیْلِ وَ یَاْتِ
مُصَلاّهُ.([14])
فرمود: هر که خواسته ای و حاجتی از پیشگاه خداوند متعال دارد بعد از نیمه
شب جمعه غسل کند و جهت مناجات و راز و نیاز با خداوند، در جایگاه نمازش
قرار گیرد.
15- قالَ (علیه السلام) : یَابْنَ الْمَهْزِیارِ! لَوْلاَ اسْتِغْفارُ
بَعْضِکُمْ لِبَعْض، لَهَلَکَ مَنْ عَلَیْها، إلاّ خَواصَّ الشّیعَهِ
الَّتی تَشْبَهُ اقْوالُهُمْ افْعالَهُمْ.([15])
فرمود: اگر طلب مغفرت و آمرزش بعضی شماها برای همدیگر نبود، هرکس روی زمین
بود هلاک می گردید، مگر آن شیعیان خاصّی که گفتارشان با کردارشان یکی است.
16- قالَ (علیه السلام) : وَامّا قَوْلُ مَنْ قالَ: إنَّ الْحُسَیْنَ (علیه
السلام) لَمْ یَمُتْ فَکُفْرٌ وَ تَکْذیبٌ وَ ضَلالٌ.([16])
فرمود: و امّا کسانی که معتقد باشند حسین (علیه السلام) زنده است و وفات نکرده، کفر و تکذیب و گمراهی است.
17- قالَ (علیه السلام) : مِنْ فَضْلِهِ، انَّ الرَّجُلَ یَنْسَی
التَّسْبیحَ وَ یُدیرُا السَّبْحَهَ، فَیُکْتَبُ لَهُ التَّسْبیحُ.([17])
فرمود: از فضائل تربت حضرت سیّدالشّهداء (علیه السلام) آن است که چنانچه
تسبیح تربت حضرت در دست گرفته شود ثواب تسبیح و ذکر را دارد، گرچه دعائی هم
خوانده نشود.
18- قالَ (علیه السلام) : فیمَنْ افْطَرَ یَوْماً مِنْ شَهْرِ رَمَضان
مُتَعَمِّداً بِجِماع مُحَرَّم اَوْ طَعام مُحَرَّم عَلَیْهِ: إنَّ
عَلَیْهِ ثَلاثُ کَفّارات.([18])
فرمود: کسی که روزه ماه رمضان را عمداً با چیز یا کار حرامی افطار - و باطل
- نماید، (غیر از قضای روزه نیز) هر سه نوع کفّاره (60 روزه، اطعام 60
مسکین، آزادی یک بنده) بر او واجب می شود.
19- قالَ (علیه السلام) : الا اُبَشِّرُکَ فِی الْعِطاسِ؟ قُلْتُ: بَلی، فَقالَ: هُوَ امانٌ مِنَ الْمَوْتِ ثَلاثَهَ ایّام.([19])
نسیم خادم گوید: در حضور حضرت عطسه کردم، فرمود: می خواهی تو را بر فوائد عطسه بشارت دهم؟
عرض کردم: بلی.
فرمود: عطسه، انسان را تا سه روز از مرگ نجات می بخشد.
20- قالَ (علیه السلام) : مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ سَمّانی فی مَحْفِل مِنَ النّاسِ.
(وَ قالَ (علیه السلام) :) مَنْ سَمّانی فی مَجْمَع مِنَ النّاسِ فَعَلَیْهِ لَعْنَهُ اللهِ.([20])
فرمود: ملعون و مغضوب است کسی که نام اصلی مرا در جائی بیان کند.
و نیز فرمود: هر که نام اصلی مرا در جمع مردم بر زبان آورد، بر او لعنت و غضب خداوند می باشد.
21- قالَ (علیه السلام): یَعْمَلُ کُلُّ امْرِیء مِنْکُمْ ما یَقْرُبُ بِهِ
مِنْ مَحَبَّتِنا، وَ لْیَتَجَنَّب ما یُدْنیهِ مِنْ کَراهیَّتِنا وَ
سَخَطِنا، فَاِنَّ امْرَءاً یَبْغَتُهُ فُجْاهٌ حینَ لا تَنْفَعُهُ
تَوْبَهٌ، وَ لا یُنْجیهِ مِنْ عِقابِنا نَدَمٌ عَلی حُوبَه.([21])
فرمود: هر یک از شما باید عملی را انجام دهد که سبب نزدیکی به ما و جذب
محبّت ما گردد; و باید دوری کند از کرداری که ما نسبت به آن، ناخوشایند و
خشمناک می باشیم، پس چه بسا شخصی در لحظه ای توبه کند که دیگر به حال او
سودی ندارد و نیز او را از عِقاب و عذاب الهی نجات نمی بخشد.
22- قالَ (علیه السلام) : إنَّ الاْرْضَ تَضِجُّ إلَی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ بَوْلِ الاْغْلَفِ ارْبَعینَ صَباحاً.([22])
فرمود: زمین تا چهل روز از ادرار کسی که ختنه نشده است ناله می کند.
23- قالَ (علیه السلام) : سَجْدَهُ الشُّکْرِ مِنْ الْزَمِ السُّنَنِ وَ اوْجَبِها.([23])
فرمود: سجده شکر پس از هر نماز از بهترین و ضروری ترین سنّتها است.
24- قالَ (علیه السلام) : إنّی لاَمانٌ لاِهْلِ الاْرْضِ، کَما انَّ النُّجُومَ امانٌ لاِهْلِ السَّماءِ.([24])
فرمود: به درستی که من سبب آسایش و امنیّت برای موجودات زمینی هستم، همان طوری که ستاره ها برای اهل آسمان امان هستند.
25- قالَ (علیه السلام) : قُلُوبُنا اَوْعِیَهٌ لِمَشیَّهِ اللهِ، فَإذا شاءَ شِئْنا.([25])
فرمود: قلوب ما ظرف هائی است برای مشیّت و اراده الهی، پس هرگاه او بخواهد ما نیز می خواهیم.
26- قالَ (علیه السلام) : إنَّ اللهَ مَعَنا، فَلا فاقَهَ بِنا إلی
غَیْرِهِ، وَالْحَقُّ مَعَنا فَلَنْ یُوحِشَنا مَنْ قَعَدَ عَنّا.([26])
فرمود: خدا با ما است و نیازی به دیگران نداریم; و حقّ با ما است و هر که از ما روی گرداند باکی نداریم.
27- قالَ (علیه السلام) : ما اُرْغَمَ انْفَ الشَّیْطانِ بِشَیْیء مِثُلِ الصَّلاهِ.([27])
فرمود: هیچ چیزی و عملی همانند نماز، بینی شیطان را به خاک ذلّت نمی مالد و او را ذلیل نمی کند.
28- قالَ (علیه السلام) : لا یَحِلُّ لاِحَد انْ یَتَصَرَّفَ فی مالِ غَیْرِهِ بِغَیْرِ إذْنِهِ.([28])
فرمود: برای هیچکس جائز نیست که در اموال و چیزهای دیگران تصرّف نماید مگر با اذن و اجازه صاحب و مالک آن.
29- قالَ (علیه السلام) : فَضْلُ الدُّعاءِ وَ التَّسْبیحِ بَعْدَ
الْفَرائِضِ عَلَی الدُّعاءِ بِعَقیبِ النَّوافِلِ کَفَضْلِ الْفَرائِضِ
عَلَی النَّوافِلِ.([29])
فرمود: فضیلت تعقیب دعا و تسبیح بعد از نمازهای واجب نسبت به بعد از
نمازهای مستحبّی همانند فضیلت نماز واجب بر نماز مستحبّ می باشد.
30- قالَ (علیه السلام) : افْضَلُ اوْقاتِها صَدْرُا النَّهارِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَهِ.([30])
فرمود: (برای انجام نماز جعفر طیّار) بهترین و با فضیلت ترین اوقات پیش از ظهر روز جمعه خواهد بود.
31- قالَ (علیه السلام) : مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ اخَّرَ الْغَداهَ إلی انْ تَنْقَضِی النُّجُومُ.([31])
فرمود: ملعون و نفرین شده است آن کسی که نماز صبح را عمداً تاخیر بیندازد تا موقعی که ستارگان ناپدید شوند.
32- قالَ (علیه السلام) : إنَّ اللهَ قَنَعَنا بِعَوائِدِ إحْسانِهِ وَ فَوائِدِ اِمْتِنانِهِ.([32])
فرمود: همانا خداوند متعال، ما اهل بیت را به وسیله احسان و نعمت هایش قانع و خودکفا گردانده است.
33- قالَ (علیه السلام) : إنَّهُ لَیْسَ بَیْنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ
بَیْنَ اَحَد قَرابَهٌ، وَ مَنْ انْکَرَنی فَلَیْسَ مِنّی، وَ سَبیلُهُ
سَبیلُ ابْنِ نُوح.([33])
فرمود: بین خداوند و هیچ یک از بندگانش، خویشاوندی وجود ندارد - و برای
هرکس به اندازه اعمال و نیّات او پاداش داده می شود - هرکس مرا انکار نماید
از (شیعیان و دوستان) ما نیست و سرنوشت او همچون فرزند حضرت نوح (علیه
السلام) خواهد بود.
34- قالَ (علیه السلام) : اما تَعْلَمُونَ انَّ الاْرْضَ لا تَخْلُو مِنْ حُجَّه إمّا ظاهِراً وَ إمّا مَغْمُوراً.([34])
فرمود: آگاه و متوجه باشید که در هیچ حالتی، زمین خالی از حجّت خداوند
نخواهد بود، یا به طور ظاهر و آشکار; و یا به طور مخفی و پنهان.
35- قالَ (علیه السلام) : إذا اذِنَ اللهُ لَنا فِی الْقَوْلِ ظَهَرَ
الْحَقُّ، وَ اضْمَحَلَّ الْباطِلُ، وَ انْحَسَرَ عَنْکُمْ.([35])
فرمود: چنانچه خداوند متعال اجازه سخن و بیان حقایق را به ما بدهد، حقانیّت
آشکار می گردد و باطل نابود می شود و خفقان و مشکلات برطرف خواهد شد.
36- قالَ (علیه السلام) : وَ امّا وَجْهُ الاْنْتِفاعِ بی فی غَیْبَتی
فَکَالاْنْتِفاعِ بِالشَّمْسِ إذا غَیَّبَها عَنِ الاْبْصارِ
السَّحابُ.([36])
فرمود: چگونگی بهره گیری و استفاده از من در دوران غیبت همانند انتفاع از
خورشید است در آن موقعی که به وسیله ابرها از چشم افراد ناپدید شود.
37- قالَ (علیه السلام) : وَاجْعَلُوا قَصْدَکُمْ إلَیْنا بِالْمَوَدَّهِ
عَلَی السُّنَّهِ الْواضِحَهِ، فَقَدْ نَصَحْتُ لَکُمْ، وَ اللّهُ شاهِدٌ
عَلَیَّ وَ عَلَیْکُمْ.([37])
فرمود: هدف و قصد خویش را نسبت به محبّت و دوستی ما - اهل بیت عصمت و طهارت
- بر مبنای عمل به سنّت و اجراء احکام الهی قرار دهید، پس همانا که موعظ
ها و سفارشات لازم را نموده ام; و خداوند متعال نسبت به همه ما و شما گواه
می باشد.
38- قالَ (علیه السلام) : امّا ظُهُورُ الْفَرَجِ فَإنَّهُ إلَی اللهِ، وَ کَذَبَ الْوَقّاتُونَ.([38])
فرمود: زمان ظهور مربوط به اراده خداوند متعال می باشد و هرکس زمان آن را معیّن و معرّفی کند دروغ گفته است.
39- قالَ (علیه السلام) : اکْثِرُواالدُّعاءَ بِتَعْجیلِ الْفَرَجِ، فَإنَّ ذلِکَ فَرَجَکُمْ.([39])
فرمود: برای تعجیل ظهور من - در هر موقعیّت مناسبی - بسیار دعا کنید که در آن فرج و حلّ مشکلات شما خواهد بود.
40- دَفَعَ إلَیَّ دَفْتَراً فیهِ دُعاءُالْفَرَجِ وَ صَلاهٌ عَلَیْهِ، فَقالَ علیه السلام : فَبِهذا فَادْعُ.([40])
یکی از مومنین به نام ابومحمّد، حسن بن وجناء گوید: زیر ناودان طلا در حرم
خانه خدا بودم که حضرت ولیّ عصر امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف
را دیدم، دفتری را به من عنایت نمود که در آن دعای فرج و صلوات بر آن حضرت
بود. سپس فرمود: به وسیله این نوشته ها بخوان و برای ظهور و فرج من دعا کن و
بر من درود و تحیّت بفرست.
پی نوشت ها :
[1]- تفسیر عیّاشی: ج 1، ص 16، بحارالانوار: ج 89، ص 96، ح 58.
[2] - دعوات راوندی: ص 207، ح 563.
[3] - بحارالانوار: ح 2، ص 90، ح 13، و53، ص 181، س 3، وج 75، ص 380، ح 1.
[4]- بحارالانوار: ج 53، ص 178، ضمن ح 9.
[5]- بحارالانوار: ج 53، ص 163، س 16، ضمن ح 4.
[6]- بحارالانوار: ج 53، ص 179، ضمن ح 9.
[7]- بحارالانوار: ج 53، ص 191، ضمن ح 19.
[8]- بحارالانوار: ج 53، ص 193، ضمن ح 21.
[9]- الدّرّه الباهره: ص 47، س 17، بحارالانوار: ج 56، ص 181، س 18.
[10]- بحارالانوار: ج 53، ص 179، س 14، و ج 55، ص 41.
[11]- إکمال الدّین: ج 2، ص 510، بحارالانوار: ج 53، ص 191.
[12]- إکمال الدّین: ج 2، ص 484، بحارالانوار: ج 53، ص 180.
[13]- احتجاج: ج 2، ص 497، بحارالانوار: ج 53، ص 175.
[14] - مستدرک الوسائل: ج 2، ص 517، ح 2606.
[15]- مستدرک ج 5، ص 247، ح 5795.
[16]- غیبه طوسی: ص 177، وسائل الشّیعه: ج 28، ص 351، ح 39.
[17]- بحارالانوار: ج 53، ص 165، س 8، ضمن ح 4.
[18]- من لایحضره الفقیه: ج 2، ص 74، ح 317، وسائل الشّیعه: ج 10، ص 55، ح 12816.
[19]- إکمال الدّین: ص 430، ح 5، وسائل الشّیعه: ج 12، ص 89، ح 15717.
[20]- وسائل الشّیعه: ج 16، ص 242، ح 12، بحارالانوار: ج 53، ص 184، ح 13 و 14.
[21]- بحارالانوار: ج 53، ص 176، س 5، ضمن ح 7، به نقل از احتجاج.
[22]- وسائل الشّیعه: ج 21، ص 442، ح 27534.
[23]- وسائل الشّیعه: ج 6، ص 490، ح 3، بحارالانوار: ج 53، ص 161، ضمن ح 3.
[24]- الدّرّه الباهره: ص 48، س 3.
[25]- بحارالانوار: ج 52، ص 51، س 4، به نقل از غیبه نعمانی.
[26]- بحارالانوار: ج 53، ص 191، إکمال الدّین: ج 2، ص 511.
[27]- بحارالانوار: ج 53، ص 182، ضمن ح 11.
[28]- بحارالانوار: ج 53، ص 183، ضمن ح 11.
[29]- بحارالانوار: ج 53، ص 161، ضمن ح 3.
[30]- بحارالانوار: ج 56، ص 168، ضمن ح 4.
[31]- بحارالانوار: ج 55، ص 16و ضمن ح 13، و ص 86، ص 60، ح 20.
[32]- بحارالانوار: ج 52، ص 38، ضمن ح 28.
[33]- بحارالانوار: ج 50، ص 227، ح 1، به نقل از احتجاج.
[34]- بحارالانوار: ج 53، ص 191، س 5، ضمن ح 19.
[35] - بحارالانوار: ج 53، ص 196، س 12، ضمن ح 21.
[36]- بحارالانوار: ج 53، ص 181، س 21، ضمن ح 10.
[37]- بحارالانوار: ج 53، ص 179، س 16، ضمن ح 9.
[38]- بحارالانوار: ج 53، ص 181، س 1، ضمن ح 10.
[39]- بحارالانوار: ج 53، ص 181، س 23، ضمن ح 10.
[40]- إکمال الدّین شیخ صدوق: ص 443، ح 17، بحارالانوار: ج 52، ص 31، ضمن ح 27.
- ۹۵/۰۱/۱۸
- ۳۰۳ نمایش